مدرس فروشندگی استاد فروش مدرس فروش

مدرس فروشندگی استاد فروش مدرس فروش

مدرس فروشندگی استاد فروش مدرس فروش

مدرس فروشندگی استاد فروش مدرس فروش

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آموزش فروشندگی» ثبت شده است

تکنیک هایی از علم اقناع برای کمک به شما در کسب و کارتان – بخش دوم و پایانی


در بخش اول از این مطلب در مورد اهمیت تکنیک های استخراج شده از علم اقناع که به شما در کسب و کارتان کمک می کند توضیح دادم و دو مورد از آنها را همراه با مثال شرح دادم که در این بخش پایانی به 4 تکنیک باقیمانده از این مجموعه می پردازم.

 

 بهزاد حسین عباسی

مدرس فروشنگدی در سازمان 

معلم اصول و فنون مذاکره

استاد  و فروش و فروشنگی 

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری و مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری

مدرس بازاریابی و فروش و فروشنگی 

معلم بازاریابی فروش و فروشنگی 

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن  و فروش و فروشنگی 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری و فروش و فروشنگی 

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی و فروش و فروشنگی 

مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir


3- تائید اجتماع

ما همه و همه به یک نکته باور داریم و آن هم اینکه “همواره در تعداد نظرات اطمینان بیشتری وجود دارد.” تائید اجتماع به چگونگی تاثیر پذیرفتن تصمیم های ما از عملکرد دیگران بر می گردد. هر زمانی که نسبت به یک تصمیم مهم مردد می شویم، به نظر دیگران رجوع می کنیم؛ در حقیقت این چگونگی تاثیر پذیری تصمیم ما از رفتار و تصمیم دیگر هم قطاران می باشد.

به منظور اثبات این موضوع تحقیقی در هتل آریزونا انجام گرفته است که توضیح آن در پی می آید. در این تحقیق 4 نوع درخواست مختلف یا یک مضمون مورد آزمایش قرار گرفته بود تا از این طریق بررسی شود که کدام یک موجب تحریک بیشتر مسافران مقیم در هتل برای استفاده مجدد از حوله های خودشان می شود. این چهار نشان عبارت بودند از:

دلایل زیستی موجب می شود تا بازدید کنندگان از این هتل از حوله های خود مجددا استفاده کنند.

بخشی از حوله های این هتل به گروه هایی هدیه داده می شود تا از مسائل زیست محیطی حمایت شده باشد.

مدیریت هتل پیش از این اقدام به هدیه دادن بخشی از درآمد خود به مسائل زیست محیطی کرده است و بدین وسیله بازدید کننده گان را به حمایت از حرکت تشویق می کند.

اکثر بازدید کننده گان در دوره اقامت خود در هتل حوله های خود را حداقل یکبار مورد استفاده مجدد قرار می دهند.

نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که نشان چهارم 48% از بازدید کننده گان را تحت تاثیر قرار داده تا آنها هم حداقل یکبار اقدام به چنین کاری بکنند. این موضوع نشان می دهد که اغلب ما زمانی که با درخواستی مواجه می شویم که پیش از این گروهی از آن پیروی کرده اند، بیشتر تمایل به توجه کردن نسبت به آن داریم. همچنین این استراتژی باعث شد هتل آریزونا موفق به صرفه جویی مبالغ قابل توجهی در بودجه خودش شود.

این اصل کلیدی نشان می دهد که استفاده از شهادت مشتریان راضی توسط بازاریابان چقدر می تواند بر ترغیب مشتریان جدید نسبت به انجام یک خرید تاثیر گذار باشد.

 

HowTo_Persuasion

 

4- نمایش اعتبار و نفوذ

ما اغلب از اینکه ببینیم یک محصول یا خدمتی مورد تائید یک مقام علمی یا صاحب قدرت در زمینه ای خاص قرار گرفته است، نسبت به استفاده از آن با اطمینان بیشتری اقدام می کنیم. به عنوان مثال شرکت های دارو سازی اغلب سعی می کنند داروهای تولید خودشان را به تائید پزشکان و جراحان معتبر برسانند و از طریق برای آن محصول اعتبار و جایگاه مناسبی کسب کنند.

در سال 1974 تحقیقی در رابطه با چگونگی تاثیر گذاری اعتبار بر فرایند تصمیم گیری به قرار زیر انجام گرفت که در آن از افرادی خواسته شده بود که هر گاه در پاسخ به سوال مطرح شده پاسخ اشتباهی دادند به فردی به عنوان قربانی شوک بدهند. افراد مسئول اجرا کردن شوک به منظور داشتن اعتبار بیشتر لباس سفید پزشکی پوشانده شده بود. در این آزمایش شوک داده شده در هر بار و به ازاء هر پاسخ غلط 15 ولت افزایش پیدا می کرد. این کار و دادن شوک ها در واقع تنها ظاهر قضیه بود و شوک واقعی در کار نبود. همچنان که شوک دادن به افراد ادامه پیدا کرد، پاسخ دهندگان با میزانی بالایی از ناآرامی روبرو شدند تا جایی که در نهایت با داد و فریاد خواهان متوقف شدن این جریان شدند.

در این آزمایش در کمال تعجب دیده شد که چیزی در حدود دو سوم افراد شرکت کننده فریاد های افراد قربانی را نادیده گرفته و تا بالاترین حد از میزان شوک وارده به این فرایند ادامه می دادند. نتیجه آزمایش این بود که تنها قربانی اصلی این جریان همان افراد پاسخ دهنده ای بودند که توان مقابله یا دستور رئیس خود را نداشته و هیچگونه اعتراضی به این فرایند وارد کردن شوک نمی کردند.

در دنیای کسب و کار، بازاریابان می توانند از طریق مورد تائید قرار گرفتن برند خودشان توسط افرادی با اعتبار بالا در حوزه فعالیت خودشان تصویر و جایگاهی مستحکم از برند خود ایجاد کنند. به عنوان مثال، زنان اغلب نسبت به خرید آن دسته از لوازم آرایشی از برند فلان و فلان که مورد تائید یک شخصیت زن مشهور قرار گرفته است تمایل بیشتری دارند.

 

5- شباهت داشتن

شباهت داشتن دیگر عنصر کلیدی است که به شدت بر تصمیم های اثر گذار می باشد. مردم اغلب به آنهایی که شباهتی بین آنها و خودشان پیدا می کنند، پاسخ مثبت می دهند. همچنین افرادی را که از ظاهر مناسبی برخوردار باشند و به خودمان شبیه باشند، اغلب به موارد دیگر ترجیح می دهیم. این شباهت داشتن تا جایی ادامه دارد که اگر اسم فرد مقابل با ما یکسان باشد، احتمال به نتیجه رسیدن پیشنهاد فروش مورد نظر به مراتب افزایش پیدا می کند.

در این رابطه در سال 2005 آزمایشی بدین شکل انجام پذیرفت که در آن پرسشنامه ای برای پر شدن به افراد مختلف ارسال می شد که فرد فرستنده نام مشابهی با فرد گیرنده داشت. مثلا فردی به نام رابرت ایمز پرسشنامه ای را از طرف شخصی به نام باب جیمز دریافت می کرد.

نتایج این تحقیق بسیار تعجب برانگیز بود، بطوریکه 56% از افرادی که پرسشنامه دریافت کرده بودند با دیدن نام مشابه با نام خود برای فرستنده نسبت به پر کردن فرم های پرسشنامه رقبت بیشتری به خرج می دادند. اما همچنان سوال اصلی باقی است که بازاریابان چگونه می توانند از اصل مشابهت برای بالا بردن میزان فروش محصولات و خدمات خود استفاده کنند؟ پاسخ به این سوال ساده است، آنها می توانند با رفتار و صحبت های صادقانه خود شباهت موجود بین خود یا تولید کننده و عرضه کننده این محصولات و خدمات را برای مصرف کننده نهایی مسجل نمایند.

بازاریابان باید بر این نکته تاکید داشته باشند که این دسته از تامین کننده گان محصولات و خدمات بخوبی از تمایلات، عدم علاقه، چالش ها و انتظارات مصرف کننده گان هدف اطلاع دارند.

 

6- کمیاب بودن

اصل کمیاب بودن به این موضوع اشاره دارد که ما همواره تمایل به محصولاتی داریم که در حجم اندک و محدود موجود می باشند تا از این طریق بتوانیم به ویژگی یکتا بودن و انحصاری بودن آن افتخار کنیم. به عنوان مثال زمانی که شما مطلع می شوید که بر فرض این آخرین قلم از یک کالا یا آخرین فرصت برای بهره مندی از فلان تخفیف است، احتمال اینکه برای خریدن و بدست آوردن آن اقدام کنید، به مراتب بالاتر می رود.

بطور ساده می توان گفت که هر چه تعداد موجود از کالا یا خدماتی کمتر باشد، ارزش درک شده آن به مراتب بالاتر می رود. اصل کمیاب بودن همچنین می تواند برای ایجاد یک استراتژی بازاریابی بدون عیب و نقص هم مورد استفاده قرار بگیرد، بدین شکل که در زمان عدم وجود تقاضا برای خرید یک کالا یا خدمت بر خصوصیات ویژه آن یا فرصت از دست رفته در نتیجه عدم خرید آن بجای تاکید بر ویژگی های محرز آن تاکید می شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ خرداد ۹۵ ، ۱۱:۱۴
مدرس مدیریت استاد مدیریت

چرا عدد ۹ از چنین قدرتی برخوردار است؟


چرا قیمت هایی که در سمت راست خود از عدد 9 استفاده کرده اند، فروش بهتری دارند – مطالعه دانشگاه MIT

در مطلبی که در ادامه می آید ضمن اشاره به مطالعه ای که پیش از این توسط دانشگاه MIT به انجام رسیده است، به توضیح اثر بخشی استفاده از قدرت عدد 9 در قیمت گذاری کالا و خدمات پرداخته و راهکارهایی را عنوان می کنیم.

قیمت گذاری بر محصولات و خدمات شما شاید یکی از استرس زا ترین بخش های داشتن یک کسب و کار باشد. شما بخوبی می دانید که خدمات ارائه شده از طرف شما دارای ارزش بالایی می باشد. بخوبی می دانید در بازار هدف شما مخاطبی وجود دارد که این ارزش را بخوبی درک می کند، اما یافتن یک قیمت برای قرار دادن بر یک محصول یا خدمت در حقیقت همانند یک هنر می باشد. اگر قیمت بالایی برای آن در نظر بگیرید، آنچنان موفقیتی کسب نمی کنید. اگر قیمت کمی برای آن در نظر بگیرید، مشتریان ممکن است تصور نکنند که محصول شما ارزشمند است و شما به چیزی که لایق آن هستید دست پیدا نکنید. پیدا کردن تعادل مناسب بین این دو موضوع از اهمیت بالایی برخوردار است، اما این موضوع تا حد زیادی به دانش شما نسبت به چگونگی در نظر گرفتن قیمت ها توسط مشتریان شما هم باز می گردد، خصوصا قیمت هایی که در رقم آخر خود عدد 9 را دارند.

همه ما قبلا با چنین شیوه قیمت گذاری در فروشگاه ها روبرو شده ایم. به عنوان مثال به قیمت گذاری سوخت در کشور های اروپایی و آمریکایی و … توجه کنید. همیشه از یک ساختار ثابت پیروی می کند و این موضوع هیچ ارتباطی به محل استفاده از سوخت و شناور بودن یا نبودن قیمت ندارد. چطور از تمامی این موارد استفاده می کنید و آنها را برای قیمت گذاری کالاهای خود به کار می گیرید. پیش از هر چیز باید از تاثیری که عدد 9 بر ذهن و روان مشتریان و مراجعین شما می گذارد آگاه باشید.

power-of-nine

تحقیق: پوشاک زنانه

 بهزاد حسین عباسی

مدرس فروشنگدی در سازمان 

معلم اصول و فنون مذاکره

استاد  و فروش و فروشنگی 

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری و مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری

مدرس بازاریابی و فروش و فروشنگی 

معلم بازاریابی فروش و فروشنگی 

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن  و فروش و فروشنگی 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری و فروش و فروشنگی 

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی و فروش و فروشنگی 

مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir


دانشگاه شیکاگو و دانشگاه MIT با همکاری یکدیگر به انجام تحقیقی در رابطه با پوشاک زنان اقدام کردند. در این تحقیق آنها از سه قیمت پایه 34 دلار، 39 دلار و 44 دلار استفاده کردند. با کمال تعجب مشاهده کردند که محصول با قیمت 39 دلار بسیار فروش بهتری را نسبت به بقیه موارد، حتی محصول با قیمت پایین تر 34 دلار تجربه کرده است. خریدن یک محصول یا کالا با قیمت 39 دلار و 99 پنی در نظر مصرف کننده دارای ارزش بالاتری نسبت به خریدن آن کالا به قیمت 40 دلار است، هر چند که تفاوت قیمتی این دو کالا تنها 1 پنی می باشد، اما قیمت 39 دلار و 99 پنی در رنج قیمتی 30 دلار قرار دارد و در نتیجه ارزش افزوده بالاتری را برای مشتری ایجاد می کند و معامله بهتری به نظر می رسد.

البته گاهی مشتریان بر خلاف این الگو عمل کرده و ترجیح می دهند که قیمتی هر چند چند دلار بالاتر را به ازاء داشتن کیفیتی بهتر تهیه کنند. بنابراین شخصی که عموما مسئول تعیین قیمت برای کالا ها می باشد باید به این نکته هم توجه کند که کیفیت محصولات خیلی از یکدیگر متفاوت نباشند، چرا که به هر حال مشتریان در پی چانه زدن و داشتن معامله بهتر از لحاظ ارزش نهایی هستند، هر چند فقط و فقط از نظر ذهنی باشد.

 

قیمت گذاری محصولات و خدمات شما

در زمان قیمت گذاری خدمات و محصولات خودتان، سعی کنید چندین نقطه قیمتی مختلف را با داشتن عدد 9 در جایگاه عدد پایانی در نظر بگیرید. ممکن است در ادامه به این نتیجه برسید که معروف ترین و مورد پسند ترین محصول شما، محصولی با قیمت میانی است. اما نباید تصور کنید که این اصلی ثابت و غیر قابل تغییر است، بلکه برای داشتن فروش در تمامی محصولات خود و توزیع میزان فروش خود به طور متعادل در بین تمامی محصولات هر از چند گاهی می توانید اقدام به تغییر محصول با قیمت میانی که از فروش بالاتری برخوردار است با محصول با قیمت بالاتر یا پایین تر هم بکنید تا پاسخ مورد نظر خود از فعالیت بازاریابی خود دریافت کنید. همواره سعی کنید نسبت به تغییر و رشد روی خوش نشان دهید، و این همان زمانی است به موفقیت و هدف


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ خرداد ۹۵ ، ۱۱:۱۲
مدرس مدیریت استاد مدیریت

بهترین زمان برای ورود به بازار


در بازاریابی و فروش به بازار سه نکته مهم و قابل‌بررسی برای وارد شدن به هر کسب‌وکاری به ترتیب سرمایه (مهم‌ترین مورد)، نیاز (بررسی وجود تقاضا در بازار) و سومین نکته مهم زمان ورود به بازار است که البته بسیاری از کسب‌وکارها اغلب از آن غافل می‌مانند، بطوریکه یا اصلاً به آن توجهی نمی‌کنند یا خیلی به نظرشان مهم نبوده و راحت از کنار آن رد می‌شوند.

یک تقسیم‌بندی کلی از استراتژی‌های زمان ورود به بازار شامل موارد زیر می‌شود:

 

وارد شوندگان اولیه

شرکتی که اولین قدم رقابتی برای ورود به بازار یک کسب‌وکار برای فعالیت در یک محدود جغرافیایی یا عرضه محصول و خدمت خودش به متقاضیان اولیه را برداشته است در این دسته قرار می‌گیرد. مزایای حاصل از این حرکت برای این قبیل شرکت‌ها مزیت وارد شوندگان اولیه نامیده می‌شود که بر اساس آن شرکت قادر به کسب حاشیه سود بالاتر از درآمد خودش و همچنین کسب وفاداری مشتری در بازه زمانی کوتاهی‌تر است، اما همیشه ریسک بالاتری از جانب فن‌آوری‌های جدید و بازار جدید متوجه وی می‌ باشد.

 

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره

معلم اصول و فنون مذاکره

استاد  اصول و فنون مذاکره

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری و مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی

مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir


distance-learning-and-scale-rod-rizzi-monash-university

 

وارد شوندگان ثانویه

شرکتی که نسبت به رفتار وارد شوندگان اولیه از طریق تقلید یا به‌کارگیری همان استراتژی‌ها جهت ورود به بازار با شناخت بیشتر درنتیجه موفقیت‌ها و شکست‌های شرکتی که زودتر واردشده عکس‌العمل نشان می‌دهد، وارد شونده ثانویه نامیده می‌شود. این دسته از شرکت‌ها با تمرکز بر حوزه تحقیق و توسعه و درس و عبرت گرفتن از نکات فنی که موجب شکست یا ضرر برای وارد شونده اولیه بوده شرایط کم ریسک و مطمئن‌تری برای خود فراهم می‌آورند. نکته منفی در این رابطه این است که شرکت به‌اصطلاح وارد شونده ثانویه به مدت‌زمان بیشتری برای کسب وفاداری مشتری نیاز دارد که به آن تأثیر منحنی یادگیری هم گفته می‌شود که در آن شرکت‌های وارده شونده ثانویه از تجربه‌های به‌دست‌آمده توسط حرکت وارده شونده اولیه موارد و نکاتی را یاد می‌گیرند و همچنین دانش بیشتری از انتظارات مشتری دارند. به این جنبه از کار هم مزیت وارد شونده ثانویه گفته می‌شود.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۵ ، ۱۴:۳۱
مدرس مدیریت استاد مدیریت

مردم احساسات می‌خرند، نه کالا!!!


فقط برای یک‌لحظه به آخرین خرید بزرگی که داشتید فکر کنید. این خرید یک اتومبیل بود؟ یک‌خانه؟ یکدست جواهر بسیار بسیار لوکس که شاید فقط در خواب می‌دید؟ یا شاید هم یک خرید بسیار ساده بود، شاید چیزی در حد یک کیف‌دستی زنانه!!! به نظر خودتان احساسات در آن نقشی داشته؟

 

در نگاه اول شاید این‌طور به نظر برسد که تصمیمات خرید ما تنها در ارتباط با تحلیل دقیق نیازهای ما باشد و با هیچ‌چیز دیگری در ارتباط نباشد. به‌هرحال، هر کس به یک وسیله حمل‌ونقل یا یک‌خانه نیاز دارد –  درست است؟

 

اما وقتی‌که زمانی را برای تجزیه‌وتحلیل بیشتر در این مورد صرف می‌کنید، با یک داستان و واقعیت دیگر مواجه می‌شوید. شاید مثلاً خریدن یک دستگاه خودرو ولوو را نسبت به خرید یک دستگاه خودرو فورد تنها به دلیل اعتبار و سابقه و پیشینه آن در رابطه با ایمنی ترجیح دادید. یا مثلاً خرید از یک برند کیف‌دستی را نسبت به یک برند دیگر کیف‌دستی تنها به دلیل پرستیژ ظاهری آن ترجیح دادید.

 

بنابراین زمانی که مصرف‌کنندگان با انتخاب‌های بی‌پایان مواجه می‌شوند، چگونه تصمیم‌های خود مبنی بر خرید را اتخاذ می‌کنند؟ چه چیزی می‌تواند یک نفر را برای انتخاب یک برند از خودرو نسبت به دیگری تحت تأثیر قرار دهد – باوجودآنکه هر دو خودرو دارای ویژگی‌های اساسی کاملاً مشابهی در رابطه با حمل و جابجایی ما می‌باشند؟

پاسخ ساده به آن فقط احساسات است و بس!!!

 

احساسات

 

احساسات – دلیل و چرایی موجود در پشت اینکه چرا می‌خریم

این ایده حاکم بودن احساسات بر رفتار مصرف‌کننده مطمئناً چیز جدید نیست. درواقع، این ایده یک فرضیه بسیار بزرگ و معتبر از نویسنده کتابی پرفروش در سال 2008 بنام مارتین لینداستروم بود که کتابی با عنوان buyology  را تألیف کرده و در ایران بانام خرید شناسی ترجمه‌ منتشرشده است.

 

آقای لینداستروم ایده خود را بر اساس یک تحقیق “بازاریابی عصبی” شکل داده بود که روی 2000 فرد داوطلب در سطح جهان در طی یک دوره سه‌ساله تست‌شده بود. در طی این مطالعه، افراد شرکت‌کننده در معرض مجموعه متنوعی از محتوای تبلیغاتی و برند سازی با امید دستیابی به محرکی قرارگرفته بودند که موجب برقراری ارتباط با پاسخ‌دهنده و ذهن خریدار آن‌ها می‌شد.

 

چیزی که در پی این تحقیق وی به آن دست‌یافت این بود که محصولات و تبلیغاتی که در نظر مصرف‌کننده‌ها جالب و زیبا می‌آمدند، آن دسته از تبلیغاتی بودند که از جذابیت‌های حسی استفاده کرده بودند. به‌عنوان‌مثال، استفاده از رنگ‌های ساده و اصلی در تبلیغات و لوگو مک‌دونالد یا بو استفاده‌شده توسط برند PlayDoh توجه کنید.

 

قدرت اجتماع

لینداستروم همچنین به این نتیجه رسید که این رویکرد قدرتمند در بازاریابی زمانی قدرتمندتر و اثرگذارتر می‌شود که برندها عنصر حسی را با آیین‌های ترکیب می‌کردند که یک حس اجتماعی ایجاد می‌کنند. این موضوع به این دلیل است که این آئین‌ها محلی و بومی یک چرخه خود تقویتی از وفاداری نسبت به برند ایجاد می‌کردند و این ایجاد این چرخه وابسته به سه نیروی پرقدرت: عادی شدن، احساس تعلق و اعتماد نسبت به برند است.

 

شاید چشمگیرترین عنصر این روش این ایده باشد که قدرت اجتماع از طریق اشتراک‌گذاری محصولات و خریدهای انجام‌شده با دیگران افزایش پیدا می‌کند. بنابراین دیدن تبلیغاتی که در آن‌ها معلمان مثلاً در حال آموزش انجام دادن کاری به بچه‌ها هستند و در این راه از یک برند خاص استفاده می‌کنند، شاید خیلی عادی و معمول به نظر برسد.

 

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره

معلم اصول و فنون مذاکره

استاد  اصول و فنون مذاکره

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری و مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی

مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir


به‌عبارت‌دیگر می‌توان گفت که این موضوع به‌طور تمام و کمال به ایجاد جذابیت برای نیاز درونی ما مبنی بر تعلق داشتن و عضو بودن در یک جمع وابسته است. پس اگر مثلاً ترجیح می‌دهید قهوه خود را همراه با شیر میل کنید، بهتر است خودتان را عضوی از یک جمع یا گروه متشکل از میلیون‌ها نفر در سراسر دنیا به‌حساب بیاورید.

 

متوسل شدن به انگیزه‌ها

خوب، حالا که متوجه شدیم برندها چگونه از احساسات ما برای ایجاد وفاداری نسبت به خودشان استفاده می‌کنند – – بازاریابان دیگر از چه راه‌هایی قادر به اثر گذاشتن بر رفتار ما به‌عنوان مصرف‌کننده می‌باشند؟

 

گاهی اوقات این کار با قرار دادن محصولات خودشان در نقطه‌ای مناسب از فروشگاه و تحریک ما به خرید آن در زمان مناسب انجام می‌شود.

 

همه ما بدون استثناء تجربه یک خرید یک‌باره و بدون آمادگی و برنامه‌ریزی قبلی را تجربه کرده‌ایم، درست است؟ مثلاً در نقطه که باید خریدهای خود را به صندوق تحویل دهید، به‌عنوان آخرین خرید دست خود را دراز می‌کنید تا یک بسته تخم‌مرغ به سبد خریدهای خود اضافه کنید و یک‌باره مثلاً یک روسری جالب در کنار این قفسه می‌بینید، یا یک سی دی موسیقی که قبلاً شنیده‌اید خیلی از دوستان شما در مورد آن صحبت می‌کنند و این موجب یک خرید یک‌باره برای شما می‌شود.

 

خوب حالا باید ببینیم این موضوع چرا بارها و بارها تکرار می‌شود؟ آیا این موضوع به دلیل کنترل اجباری ضعیف از طرف ما اتفاق می‌افتد؟ یا اینکه تنها به دلیل احساسی که از خرید کردن به ما دست می‌دهد است؟

 

درواقع با تکیه‌بر یک مطالعه روانشناسی که اخیراً در این رابطه انجام‌شده می‌توان گفت – پاسخ تا حدودی هر دو آن‌هاست. بر اساس این تحقیق برخی از افراد شناسایی‌شده‌اند که در شرایط خاص در معرض خرید یک‌باره و هیجانی هستند. اما این وضعیت معمولاً به دلیل این حقیقت اتفاق می‌افتد که خریدهای یک‌باره و هیجانی به دلیل علاقه‌ای برای تجربه شادی و رضایت و همچنین بهتر کردن حس و حال طرف مقابل انجام می‌شود.

 

اگر بخواهیم خیلی ساده این موضوع را توضیح دهیم، باید بگوییم آن‌هایی که تمایل به تجربه هیجانی دارند، اصولاً حالت عصبیت و سختی بیشتری را برای کنترل احساسات خود تجربه می‌کنند، اما درنهایت این خرید تنها برای آرام شدن و داشتن احساسی بهتر و رها شدن از دست فشار روانی به‌طور یک‌باره اتفاق می‌افتد.

 

کارشناسان بازاریابی از این حالت استفاده کرده و محصولات مختلف را در جای‌جای فروشگاه به شکلی قرار می‌دهند که به احساس هیجانی واردشده به مشتری شدت بخشیده و از طرف دیگر خدمات برند سازی خوب و مفیدی را با این محصولات همراه می‌کنند که مشتری پس از انجام یک خرید هیجانی با تکیه‌بر قدرت برند محصول موردنظر به توجیه و منطقی جلوه دادن خرید انجام‌شده بپردازد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۵ ، ۱۴:۲۷
مدرس مدیریت استاد مدیریت

ورود به بازار کسب و کار جدید: چند بخش از بازار؟


شاوره بازاریابی, مشاور بازاریابی, مشاوره و فروش, مشاور بازاریابی و فروش, مشاوره بازاریابی و فروش, مشاوره فروش, مشاور توزیع مویرگی, مشاور توزیع, شرکت مشاور بازاریابی, موسسه بازایابی, شرکت بازاریابی, موسسه بازازیابی و فروش, مشاور مدیریت, مشاوره مدیریت, مشاور تبلیغات, مشاور برندینگ, مشاور برندسازی, مشاور برند, مشاور بازاریابی و تبلیغات, مشاور تبلیغاتی, آموزش بازاریابی, آموزش بازاریابی و فروش, آموزش فروشندگی, مرکز آموزش بازاریابی, آموزش بازاریابی و فروش, آموزشگاه بازاریابی, مرکز آموزش بازاریابی, موسسه آموزش بازاریابی, بازاریابی نوین, شرکت های تبلیغاتی, شرکت تبلیغاتی, شرکت های نوین تبلیغاتی, فروش نوین, بازاریابی مدرن, فروش مدرن, تکنیک های نوین فروش, تکنیک های نوین بازاریابی, افزایش فروش, افزایش مشتری, فروش در بحران, بازاریابی در بحران, فروشندگی حرفه ای, جذب مشتری, مدرس بازاریابی, مدرس فروش, مدرس بازاریابی و فروش, مدرس ارتباطات, استاد بازاریابی, سخنران بازاریابی, مدرس تبلیغات, روانشناسی فروش, مهندسی فروش, مدیریت فروش, مدیریت بازاریابی, کتاب روانشناسی فروش, کتاب بازاریابی, کتاب فروشندگی, سمینار روانشناسی فروش, سمینار مهندسی فروش, سمینار بازاریابی, دوره های آموزش بازاریابی, دوره های آموزش فروشندگی, دوره های تخصصی بازاریابی, خدمات بازاریابی, کتاب بازاریابی, کتاب فروشندگی, کنفرانس فروش, سمینار فروش, دوره های آموزشی کاربردی بازاریابی, دانلود کتاب روانشناسی فروش, خدمات تخصصی بازاریابی, آموزش مارکتینگ, خلق برند, سادگی در بازاریابی و فروش, واردات, صادرات, تولید, تجارت , کار آفرین برتر,مدیریت بازاریابی,مدیریت فروش,مهندسی فروش,فروشندگی حرفه ای,ویزیتوری,آموزش بازاریابی,آموزش فروشندگی,مشاور بازاریابی,شرکت های مشاور بازاریابی,شرکت های مشاوره بازاریابی,موسسات بازاریابی,مشاور برند سازی,مشاور برندینگ,برندینگ,برند سازی,خلق برند,هویت برند,شخصیت برند,مشاور توزیع مویرگی,مشاور فروش,فروش مدرن,فروش نوین,بازایابی نوین,تبلیغات نوین,استراتژی بازاریابی,استراتژی فروش,استراتژی توزیع,تمایز,استراتژی تمایز,استراتژی تمرکز,فروش در بحران,بازاریابی در بحران,بازاریابی,فروش در شرایط بحران,بحران اقتصادی,فروش در بحران اقتصادی,بازاریابی در بحران اقتصادی,بازاریابی در دوره رکود,CRM,اقتصادی,روانشناسی فروش,کتاب روانشناسی فروش,دانلود رایگان کتاب روانشناسی فروش,فروشنده خلاق,بازاریابی لاق,بازارگردی,بازارگرمی,بازار شناسی,بازاریابی,ویترین گردی


در موضوع بخش‌بندی بازار و ورود به بازار برای کسب و کارهای جدید، چندین بخش مختلف مطرح است که هر یک مزایای خودش را دارد و یکی از نکات کلیدی در بخش‌بندی بازار ایجاد تمایز است. شما یا باید به دلیل داشتن فن‌آوری ضروری برای شکست رقبا به یک بخش از بازار وارد شوید یا باید خودتان را از دیگر رقبای بخش از بازار متمایز سازید.

 

بنابراین استراتژی بخش‌بندی شما چیست؟ و پیش‌فرض شما برای ورود به بخش‌های از بازار، چه تعداد است، یعنی قصد ورود به چند بخش از بازار را دارید؟ اجازه دهید با کمک مفهوم ایجاد تمایز این موضوع را قدری باز کنیم!

 

تفهیم موضوع ایجاد تمایز به‌منظور تصمیم‌گیری در مورد بخش‌هایی از بازار که باید به آن وارد شد!

بخش متمایز نشده یا بازار انبوه – کسب‌وکار شما می‌تواند با یک بخش انبوه از بازار آغاز شود. بااین‌وجود این قدم اول نیازمند این است که شما به‌خوبی این بازار را بشناسید و از توانایی‌ها و منابع خود اطلاع داشته باشید. اگر بدون اطلاع از شرایط و نیروهای موجود در یک بازار انبوه وارد آن شوید، احتمال شکست بد و شدید شما در این بازار بسیار زیاد است.

 

بازاریابی در یک بازار انبوه نیاز به منابع بسیار زیاد و یک استراتژی عدم تمایز در بازار دارد. زمانی که خودروهای شرکت فورد در اوایل عصر تولید ساخته‌شده بودند، تمام آن‌ها یک‌شکل و دارای خصوصیات ظاهری یکسانی بودند. چراکه تولید این خودرو به این شکل تنها توانایی بود که این شرکت در اختیار داشت. درواقع بگونه ای بود که می‌توانست موجب معروف شدن این خودرو به خودروهای مشکی و با طراحی یکسان شود، اما این خودروها از کیفیت خوبی برخوردار بود و این دقیقاً همان چیزی بود که بازار آن زمان در انتظار آن بود.

 

اگر شما می‌دانید که بازار خواهان محصولی با یک سری ویژگی‌های خاص است، پس توصیه می‌کنم که آن‌یک نوع محصول را همواره بدون وقفه و پشت سر هم تولید کنید. اما هشیار باشید که دیری نمی‌گذرد که بازار خواهان نمونه‌های متفاوت و متنوعی از همان محصول شما می‌شود و در اینجاست که نیاز به متمایز ساختن محصول تولیدی خود را پیدا می‌کنید.

 

ورود به بازار

 

بخش متمرکزشده – جایگزین دیگر در برابر بازاریابی انبوه برای ورود به بازار بازاریابی به‌صورت متمرکز است. تصمیم‌گیری در مورد اینکه به چند بخش از بازار باید وارد شد، کار سخت و مشکلی است. به‌عنوان‌مثال، فرض کنید در حوزه رستوران ‌داری، رقیب شما بهترین خوراکی که در رستوران خودش تولید می‌شود را خیلی زودتر شما تهیه‌کرده و به بازار عرضه می‌کند، این خوراک از هر حیث بدون عیب و نقص است. شما برای مقابله با این رقیب چکار می‌کنید؟

 

شما ممکن است تصمیم به تمرکز بر یک رستوران فست فود بکنید و بهترین غذای فست فود موجود در نزدیکی و مجاورت خودتان را عرضه می‌کنید. به نظر خوب است، نه؟ این دقیقاً همان چیزی است که در محله و موقعیت مکانی شما در حال اتفاق افتادن است. شما با تعدادی از رستوران‌های عادی روبرو هستید که چندین و چند نوع مختلف از انواع خوراک و غذا را ارائه می‌دهند و در کنار آن‌ها هم با رستوران‌های فست فود روبرو هستید که به‌صورت تمرکزی و زنجیره‌ای به فعالیت می‌پردازند و ازجمله آن‌ها می‌توان به مک‌دونالد، استارباکس یا پیتزا هات اشاره کرد که هر یک بر نوعی غذای خاص تمرکز شده و به‌صورت تخصصی آن را ارائه می‌کنند. این درواقع بخش بازاریابی متمرکز است.

 

بنابراین، اگر تصور می‌کنید که قادر به فعالیت در یک بازار انبوه نیستید، استفاده از شیوه بازاریابی متمرکز هم یک روش برای پیش گرفتن و ورود به بازار است. اما روش سوم دیگری هم وجود دارد؟ و اینکه چگونه باید عمل می‌کند؟

 

بخش‌های متمایز – آخرین و بهترین روش، استفاده از روش بازاریابی متمرکز برای ورود به بازار است. در سال‌های اخیر، این نوع و شکلی از بازاریابی است که تعداد بسیار زیادی از کسب‌وکارهای مختلف و کوچک را موردحمایت قرار داده است. با قدری جستجو به‌راحتی می‌توانید 100 اپلیکیشن و وب‌سایت را پیدا کنید که تنها به دلیل استفاده از بازاریابی متمرکز تولیدشده‌اند.

 

به‌عنوان‌مثال اجازه دهید نگاهی داشته باشیم به دو شرکت برتر آنلاین دنیا – فیس‌بوک و گوگل که می‌بینید هر یک از آن‌ها برای ورود به بازار دارای محصولات متفاوت و متمایزی برای عرضه بودند و راه‌حلی متفاوت از دیگری برای اشتراک‌گذاری محتوا به مشتریان خودشان ارائه می‌کنند. جیمیل از زیرمجموعه گوگل، خدمات ایمیل را به مشتریان خود عرضه می‌کند، البته از روش‌هایی که منجر به‌سرعت و کیفیت بسیار بالاتر نسبت به ارائه‌کنندگان قبلی این خدمات یعنی یاهو و هات میل شده است. فییسبوک هم اقدام به خرید شرکت‌های اینستاگرام و واتس اپ کرده و روش‌های خودش را در این مسیر برای متمایز ساختن خودش در پیش‌گرفته است.

 

به‌هرحال، این تصمیم و رای نهایی در رابطه با تعداد بخش‌هایی از بازار است که برای ورود به بازار باید مد نظر قرار داد!!!

 

پاسخ به این سؤال به‌طور کل بستگی به منابعی دارد که شما در اختیاردارید. اگر از منابع کافی و لازم برای سرمایه‌گذاری نقدی در طرح‌های توسعه برخوردار هستید و از خوب و آینده دار بودن کسب‌وکار خود مطمئن هستید، پس مانعی برای ورود شما به بازار انبوه وجود ندارد.

 

از طرف دیگر، اگر منابع موجود شما محدود است، اما ایده فوق‌العاده‌ای در دست دارید، پس به شما توصیه می‌کنم که ورود به بازار را با ایده یکتا در قالب یک شرکت و به‌عنوان یک محصول متفاوت از دیگر شرکت‌ها و محصولات آن‌ها تجربه کنید و پس از مدتی آن را به چندین و چند محصول متمایز دیگر توسعه دهید. این روش در بلندمدت اطمینان از داشتن چندین محصول متمایز از یکدیگر و از رقبا با چند برند متمایز را برای شما حتمی می‌کند. اما توجه داشته باشید که در آغاز محصول شما باید کاملاً متمایز و منحصر فرد نسبت به بقیه محصولات باشد.




 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره

معلم اصول و فنون مذاکره

استاد  اصول و فنون مذاکره

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری و مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی

مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۵ ، ۱۴:۲۳
مدرس مدیریت استاد مدیریت